English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1990 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nog U میخ بزرگ چوبی زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nogg U زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
eggnog U مخلوط زرده تخم مرغ و شیر
scrambled eggs U نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
trenail U میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail U میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
kiching piece U میخ چوبی بزرگ
crate U صندوق بزرگ چوبی
crates U صندوق بزرگ چوبی
nogg U میخ بزرگ چوبی
mazer U جام مشروب خوری چوبی بزرگ
baulk U [هر قطعه بزرگ مربعی شکل چوبی]
balk U [هر قطعه بزرگ مربعی شکل چوبی]
frame house U خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
highball U یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
fudges U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
quadrangle U حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
quadrangles U حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
spinning wheel U چرخ ریسندگی [این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
ninepins U یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
grand larceny U سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
twelvemo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
deutoplasm U زرده
noggin U سطل چوبی لیوان چوبی
noggins U سطل چوبی لیوان چوبی
naggin U سطل چوبی لیوان چوبی
yoke U زرده تخم مرغ
yolks U زرده تخم مرغ
vitelline U زرده تخم مرغ
deutoplasm U زرده تخم مرغ
yolk U زرده تخم مرغ
vitellus U زرده تخم مرغ
vitelline U زرده تخم مرغی
virtual U حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
vitelline U مربوط به زرده تخم مرغ
yolk sac U کیسه زرده دورتادور جنین
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
luteal U وابسته بجسم زردتخمدان یا زرده تخم مرغ
Mamluk Carpets U فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
panada U نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
panade U نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
vitellin U ویتلین : ماده بیاض البیضی زرده تخم مرغ
soufflTs U خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
souffles U خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
souffle U خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
mixtures U مخلوط
hash U مخلوط
compost U مخلوط
mixed U مخلوط
mixer U مخلوط کن
blenders U مخلوط کن
macedoine U مخلوط
blent U مخلوط شد
mixers U مخلوط کن
mixture U مخلوط
blender U مخلوط کن
composite U مخلوط
blending U مخلوط
admixtion U مخلوط
blend U مخلوط
confused U مخلوط
blends U مخلوط
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
admixture U مخلوط
ligneous U چوبی
xyloid U چوبی
arboreous U چوبی
block-house U دژ چوبی
coach built U چوبی
stockades U سد چوبی
wooden U چوبی
timber dam U سد چوبی
stockade U سد چوبی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
intermeddle U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
staffed U مخلوط سیمان و گچ
mixer U مخلوط کننده
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
powder mixer U گرد مخلوط کن
unscourced wool U پشم مخلوط
syncrasy U مخلوط کردن
rich mix U مخلوط پر مایه
lean mixture U مخلوط رقیق
hash U مخلوط کردن
mixers U مخلوط کننده
solid solution U کریستال مخلوط
terpenoid U مخلوط باترپن
ternary mixture U مخلوط سه تایی
laudanum U مخلوط افیون
puddle U مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن
blends U مخلوط امیختگی
blend U مخلوط کردن
melange U مخلوط امیختگی
mell U مخلوط کردن
miscible U مخلوط شدنی
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
mixed crystal U کریستال مخلوط
mixed gas U گاز مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
puddles U مخلوط کردن
mixtures U بتن مخلوط کن
weak mixture U مخلوط ضعیف
staff U مخلوط سیمان و گچ
staffs U مخلوط سیمان و گچ
meddles U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
porridge U چیز مخلوط
meddle U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
mixture U بتن مخلوط کن
blend U مخلوط امیختگی
intermingling U با هم مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
mixture control U کنترل مخلوط
melts U مخلوط کردن
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
mix U امیزه مخلوط
cryogen U مخلوط سرمازا
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
concrete mix U مخلوط بتن
admix U مخلوط کردن
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
blent U مخلوط کرد
mixes U امیزه مخلوط
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
mixes U مخلوط ترکیبی
gas mixture U مخلوط گاز
melt U مخلوط کردن
confect U مخلوط کردن
intercarrier beat U زنه مخلوط
mixing U مخلوط کردن
homogeneous mixture U مخلوط همگن
mix U مخلوط ترکیبی
unadulterated U مخلوط نشده
commix U مخلوط کردن
immiscible U مخلوط نشدنی
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
hot mixer U مخلوط کننده
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
temper U مخلوط کردن مزاج
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
tempered U مخلوط کردن مزاج
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
shuffling U بهم مخلوط کردن
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
1wooden poles
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com